آموزش صفر تا صد هوش تجاری در SQL
تعریف هوش تجاری
“هوش تجاری” یکی از به روزترین و در عین حال پرکاربردترین مفاهیم کسب و کار در جهان معاصر ماست.
چنانچه بخواهیم به طور خیلی ساده هوش تجاری (BI) را تعریف کنیم میتوان گفت که هوش تجاری فرآیند تبدیل دادههای خام به اطلاعات مفید و معنادار است در واقع شامل کلیه روشها و فرآیندهای کامپیوتری است که داده را به اطلاعات و سپس به دانش تبدیل میکند.
هوش کسب و کار در واقع از نظام به هم پیوستهی فعالیتهای مرتبط با همی چون داده کاوی، پردازش تحلیلی آنلاین، تحقیق و گزارش تشکیل شده است.
هوش تجاری به ما کمک میکند تا با استفاده از ابزارهایی مانند داشبوردهای مدیریتی، گزارش و نمودارهای متنی و گرافیکی ، گزارشگیری و تحلیل دادهها و حتی تکنیکهای دادهکاوی عوامل موفقیت یا شکست پروژههای سازمان را متوجه شده، بتوانیم مشکلات را برطرف کرده و در جهت افزایش سودآوری سازمان اقدام کنیم، در نهایت هوش تجاری کسب و کار شما را بهبود خواهد بخشید.
سازمانها باید بپذیرند که فلسفه حیاتشان تغییر کرده است و دیگر زنده بودن به معنای رسیدن به وضعیت سوددهی مداوم نمیتواند باشد و باید بدنبال رقابت و ابزار آن باشند، بنابراین تسلط بر فناوریهای جدیدی مانند هوش تجاری در کسب و کارها یک الزام و ضرورتی اجتناب ناپذیر تلقی میشود. در حقیقت هوش تجاری به شما به عنوان یک مدیر کمک میکند، بفهمید که چه عواملی در موفقیت یا شکست پروژههایتان موثر است.
با پیادهسازی راهکارهای هوش تجاری فاصله موجود بین مدیران میانی و مدیران ارشد از دیدگاه ارتباط اطلاعاتی از میان خواهد رفت و اطلاعات مورد نیاز مدیران در هر سطح، در لحظه و با کیفیت بالا در اختیار آنها قرار خواهد گرفت. همچنین کارشناسان و تحلیلگران میتوانند با استفاده از امکانات ساده، فعالیتهای خود را بهبود بخشند و به نتایج بهتری دست پیدا نمایند.
هوش تجاری، نه بعنوان یک محصول و نه بعنوان یک سیستم، بلکه بعنوان یک معماری و رویکردی جدید موردنظر است.
اهمیت هوش تجاری (BI) و مزایای آن
هوش تجاری در قالب هر تعریفی به دنبال افزایش سودآوری سازمان با استفاده از اتخاذ تصمیمات هوشمند و دقیق است ، کاربرد هوش تجاری در سطح استراتژیک را می توان به نوعی برای کمک به افزایش کارایی کلی سازمان و بهینه سازی فرایندها در کنار یکدیگر، در نظر گرفت.
شرکتها از BI برای بهبود تصمیمگیریها، صرفهجویی در هزینهها و کشف فرصتهای تجاری جدید استفاده میکنند. BI چیزی فراتر از جمعآوری گزارشات و چیزی بیشتر از مجموعهای از ابزارها برای بهکارگیری هوشمندانهی سیستمهای تجاری است.
از مزایای بالقوه ابزارهای هوش تجاری، میتوان به شتابدهی و بهبود تصمیمگیری، بهینهسازی فرایندهای داخلی کسبوکار، راهاندازی راههای درآمدزایی جدید و کسب مزایای رقابتی جدید در مقایسه با رقبای تجاری اشاره کرد.
مدیران فناوری شرکتها از هوش کسب و کار برای شناسایی عملیات تجاریِ ناقصی که میتوانند بستر خوبی برای بازمهندسی باشند استفاده میکنند. اگر سازمان شما از مفاهیم و آموزش های مربوط به هوش تجاری به طور موثر استفاده نماید، می توانید تاثیرات مثبت در بهبود نتایج حاصل از تصمیم گیری های صحیح را در سازمان خود ببینید.
• تحلیل عمیق بازار
• بالابردن سطح رضایتمندی مشتریان
• استانداردسازی و ایجاد سازگاری بین ساختارهای سازمان.
• تسریع و بهبود تصمیم گیری در سازمان
• بهینه سازی فرایندهای داخلی یک کسب و کار
• افزایش کارایی عملیاتی
• ایجاد مزیت رقابتی نسبت به رقبا
• بهرهوری شرکت شما را زیاد میکند
• سرعت بخشیدن به بازگشت سرمایه
• کاهش هزینههای نیروی انسانی
• پیدا کردن راهحلهایی جهت کاهش هزینهها
• آشکار کردن فرصتهای شغلی جدید
• تبدیل اطلاعات حاصل از فروش مستقیم به گزارشهای قابل دسترسی
• کشف اطلاعات پنهان، فراموش شده و یا از دست رفته
• هوش تجاری (BI) به مدیریت دانش بهتر منجر می شود
• ساده انجام دادن عملیات
• بالا رفتن بهره وری
• افزایش درآمد
• هوش عملی
ازجمله مواردی هستند که سازمانها به کمک هوش تجاری انجام میدهند.
معماری هوش تجاری (BI)
هوش تجاری از نظر ساختار اجرا و معماری فرایند، دارای ۵ لایهی اصلی است، از تشخیص منبع داده تا مرحلهی نمایش اطلاعات که در ادامه آنها را بررسی میکنیم:
منابع اطلاعاتی (Data source)
منابع اطلاعاتی مهمترین جزء از اجزاء یک سیستم BI میباشدکه بر پایه موضوع خاصی شکل میگیرد. این دادهها میتوانید از انواع منابع اطلاعاتی مانند دیتابیسها و… تجمیع گردند.
استخراج، تبدیل و بارگذاری (ETL)
فرآیندی که به موجب آن دادهها از یک یا چند منبع مختلف جمع آوری، پالایش و در نهایت در انبار داده بارگذاری میشود.
انبارهای داده (Data Warehouse)
بانک اطلاعاتی تجمیعی، انباره داده و یا Data warehouse که آن را به اختصار DW مینامیم، به بانک اطلاعاتی رابطهای گفته میشود که به منظور ایجاد گزارشات و تحلیل سیستم ایجاد گردیده است. انباره داده شامل اطلاعات گذشته و حال سیستمها میباشد که توسط فرایند ETL در آن بارگذاری میشود.
مدلسازی دادهها (Data Modeling)
در این گام، حقایق مربوط به کسبوکار شامل فروش، پرداخت، زمان فروش، فروشنده و مشتری مشخص شده و در قالب گزارشهایی بررسی و روابط میان آنها مشخص میشود، پس از انجام این فرایند به مقادیر و اطلاعات محاسباتی دست مییابیم که میتوان از آنها به عنوان شاخصهای اندازیگیری اطلاعات استفاده کرد.
ارائهی اطلاعات (Presentation)
در آخرین لایه از فرایند هوش تجاری (BI) ، اطلاعات بهدست آمده را در قالب داشبوردهای مدیریتی و به شکل نمودارهای گرافیکی، گزارشات تصویری، متنی و… به کاربر نهایی نهایی (معمولا مدیران کسبوکار) نمایش داده میشود، این گزارشها میتوانند حاوی اطلاعاتی شامل نقاط ضعف و قوت سازمان، عوامل موفقیت یا شکست پروژهها، تاثیر هزینهها در فروش و… باشند که در نهایت میتوانند استراتژیهای تجاری سازمان را دستخوش تغییر کنند. از نمونه ابزارهای مربوط به این حوزه میتوان به SSRS، Power BI، Mobile Report Publisher، Excel و… اشاره کرد.
انواع ابزارهای BI
هوش تجاری (BI) مجموعه گسترده ای از برنامه های کاربردی تجزیه و تحلیل داده ها از جمله تجزیه و تحلیل های موقت و پرسشگر، گزارشهای کسب و کار، پردازش تحلیلی آنلاین(OLAP) ، BI موبایل ،BI در زمان،BI عملیاتی ،BI نرم افزار به عنوان سرویس، منبع باز BI ،BI مشترک و هوش موقعیتی است.
فناوریهای هوش تجاری شامل نرمافزارهایی برای طراحی نمودار و دیگر انواع اینفوگرافیکها و همچنین، ابزارهایی برای ساخت دشبوردهای هوش تجاری و «کارتهای امتیاز کارایی» (Performance Scorecards) میشوند که دادهها را روی سنجههای کسب و کار و دیگر شاخصهای کلیدی کارایی به شیوهای آسان برای درک بصریسازی میکند. ابزارهای بصریسازی دادهها در سالهای اخیر به استانداردی برای هوش تجاری مدرن مبدل شدهاند.
همچنین برنامه های BI ممکن است اشکال دیگری از تجزیه و تحلیل پیشرفته مانند داده کاوی، تجزیه و تحلیل پیش بینی، استخراج متن ، تجزیه و تحلیل آماری و تجزیه و تحلیل داده های بزرگ را شامل شود:
نرمافزارها و پلتفرمهای آنلاین متعددی برای مدیریت هوش تجاری شرکتها وجود دارند. برخی از شناختهترین پلتفرمهای این حوزه عبارتاند از:
• SAP Business Intelligence
• Sisense
• Microsoft Power BI
• Looker
• Tableau
• Oracle BI
• Domo
• QlikView
• Klipfolio
قابل ذکر است که ابعاد سازمان و نیاز معین هر شرکت، در انتخاب ابزار مناسب تاثیر بسیار زیادی دارند.